اجتماعیاخبار ایراناخبار ویژهبخش مرکزی کازرونبخش مرکزی کوه‌چنارشهرستانفرمانداریکوه‌چنارکوهمرهمقالات

چنارشاهیجان گذرگاه اقوام ایلات بویراحمدی،فارس و ممسنی

تقدیم به همه بزرگان ایلات و عشایر ساکن در منطقه چنارشاهیجان به خصوص ایل و تبار نویسنده که در سالهای کوچ رفتند و جاودانه شدند ؛ نیاکانی که در کوره سختی ها و مشقت های زمانه ساخته شدند و رنج کوچ ، محرومیت ها و جور زمانه را به جان خریدند تا فرزندانشان از مکتب تاریخ درس اصالت ، ایران دوستی ، وفاداری و انسانیت را بیاموزند.

گرمسیرات ممسنی از ماهور شکستان تا دشت گسترده هفت برم یادآور سالیان کوچی است که بزرگان و نام آورانش همه به اهل تاریخ پیوسته اند و در دل این خاک آرمیده اند.

بر روح آنانی که رفته اند درودی می فرستیم و به آنانی که مانده اند و تجسم این سنت و فرهنگ اصیل هستند وفادار می مانیم.

موقعیت ارتباطی چنارشاهیجان موقعیتی تاریخی است که همین بعد ارتباطی در طول تاریخ موجب جذب   طوایف مهاجر و اقوام مختلف اعم لرها ، ترک ها ، بویر احمدی ها ، دشمن زیاری ها ، کردها و سایر اقوام به این منطقه شده است که در بیشتر منابع تاریخی به ویژه منابع عصر قاجار و پهلوی بدان اشاره شده است.

ترکیب جمعیتی چنارشاهیجان امروزی که به عنوان مرکز شهرستان تازه تأسیس کوه چنار نیز شناخته می شود ترکیبی مختلط از اقوام لر ، ترک  ، کوهمره ای ، دوسیرانی ، سمغانی ،خفری( غوری)  ،آهنگر، تقوی و غیره می باشد که ریشه های اجتماعی آنان حکایت از چندین موج مهاجرتی از مراکزی چون کوهگیلویه و بویر احمد و ممسنی یا همان شولستان دارد.

[۱] درفاصله زمانی حکومت قاجار تا پهلوی اول ( رضاشاه) چندین گروه از مهاجرین لر تبار از مناطق ذکر شده به خصوص منطقه ممسنی که در تقسیم بندی جغرافیایی عصر قاجار به مانند دشت چنارشاهیجان امروزی بخشی از کازرون محسوب می شدند  به این منطقه که به عنوان رسمی« گرمسیرات ممسنی » شناخته می شدند آمدند.[۲]

به گفته مولف فارسنامه ناصری که از منابع مهم تاریخ محلی فارس می باشد در ابتدا چندین گروه و طایفه به ریاست شخصیت های شناخته شده ای چون میرزا علی و اردشیری به چنارشاهیجان مهاجرت نمودند به طوری که سکونت این دو خاندان موجب شکل گیری اولیه و هسته مرکزی چنارشاهیجان گردید[۳].

بدنبال این مهاجرت سایر طوایف و اقوام از منطقه بویر احمد و دشمن زیاری و بخش های دیگر ممسنی به چنارشاهیجان مهاجرت نمودند. به راستی علت این مهاجرت به منطقه چنارشاهیجان چه بوده است ؟

ریشه های اجتماعی این مهاجرت ها نشات گرفته از چه علل و عواملی بوده است ؟ لازم به ذکر است که هم‌زمان با مهاجرت  لرها یا مدت زمان کمی پس از آن ترکان مهاجر قشقایی و طوایف مطرح آنان به چنارشاهیجان مهاجرت نمودند و در کنار اقوام لر و سایر اقوام مهاجر پایه های اولیه اجتماعی چنارشاهیجان را بنیان گذاشتند.

بزرگترین ایلات قشقایی ساکن در چنارشاهیجان ایل کشکولی است که به دو گروه کشکولی بزرگ و کوچک تقسیم می شود. گویش تیره های چند گانه ساکن در چنارشاهیجان ترکی و لری است.

مراسم های این طوایف در چنارشاهیجان  به مانند مراسم سنتی عشایر مهاجر بویر احمدی و ممسنی مهاجر در این منطقه است. گفتنی است که سالها زندگی و زیست مسالمت آمیز لرها و ترک های مهاجر در چنارشاهیجان گونه ای هماهنگی  با هم به وجود آورده است که نتیجه زندگی ایلی و عشایری در طول تاریخ خود بوده است.[۴]

در یکی از مهمترین گزارش های موجود که در مورد مهاجرت طوایف مختلف به چنارشاهیجان اعم از لر و ترک و سایرین آمده است به خوبی علل و عوامل و همچنین اسامی طوایف مهاجر به دشت چنارشایجان بیان شده است.

در گزارش گرمارودی اشاره مفصلی به مهاجرت طوایفی چون ؛ دشمن زیاری، طیبی ، محمد صالحی(محمدی –  اودلی ) ، نویی و تیره های بزرگ و کوچک این طوایف به منطقه چنارشایجان شده است که بخشی از این طوایف به مانند دشمن زیاری ها و طیبی ها حتی تا مناطق اطراف کازرون و خشت و کمارج نیر رفته اند و سکونت اختیار کرده اند.[۵]

بخش دیگری نیز از طوایف لر در مناطقی چون حاجی غوری که سرسلسله آنان طایفه خفری است سکونت اختیار کرده و در ادامه در روستای حکیم باشی  نصفه میان امروزی که یکی از قدیمی ترین اسناد در مورد این روستا مربوط به دوران پهلوی اول و رضا شاه است.

طوایف اردشیری ( مقام کدخدایی اولیه روستای حکیم باشی   در اختیار این طایفه قرار داشته است که این عنوان به صورت رسمی از طرف فرمانداری کازرون به یکی از بزرگان طایفه اردشیری در حکیم باشی داده شده بود ) ، حسن زاده ، محمد صالحی ( محمدی) ، رضا زاده ، زارعی و غیره در کنار سایر طوایف ترک زبان که عمدتا از ایل قشقایی و تیره های مربوط به آن است ساکن شده اند که برخی از این مهاجرت ها به موضوع اسکان ایلات و عشایر در دوران رضاشاه و سال ۱۳۱۸ شمسی است .

یکجانشین شدن این طوایف در روستاهای رشن آباد که بخش هایی از زمین ها و اراضی این روستا در اصلاحات ارضی نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته ادامه یافته و تا حکیم باشی حسین آباد که میرزا فرصت شیرازی از مورخان عصر قاجار مدتی در این روستا اقامت داشت و از این روستا سخن به میان آورده است ؛ همچنین تاانارستان و بوشگان دیلمی نیز امتداد داشته و ساکن شده اند.

روستاهای بخش شاپور نیز تحت تأثیر مهاجرت لرها  و ترک هایی بودند که عمدتا از مناطق کهگیلویه و بویراحمد و ممسنی به این مناطق مهاجرت نموده بودند قرار گرفت.

در واقع با بررسی منابع تاریخی چون سفرنامه گرمارودی می توان گفت که ریشه و علل بیشتر این مهاجرت ها ظلم و ستم خوانینی چون ولی خان در ممسنی که این طوایف را مجبور به مهاجرت به مناطقی چون ماهور میلاتی ، شکستان ،  چنارشایجان و مناطق اطراف آن تا کازرون می نموده است. علاوه بر این عامل عوامل طبیعی چون قحطی و بیماری نیز در این مهاجرت ها تاثیر گذار بوده است.

پژوهشگر: مجتبی محمدی پژوهشگر و دکتری تاریخ ایران

[۱] ـ کرایی ، نور محمد (۱۳۸۲). شاپورخوره ، انتشارات آرون ، تهران : ص۴۲۵

[۲] ـ گرمارودی،میرزافتاح خان(۱۳۷۰). سفرنامه ممسنی. انتشارات مستوفی ،تهران ،ص ۱۴۵

[۳] ـ فسایی ، میرزاحسن(۱۳۷۸) فارسنامه ناصری، ج۲ ، انتشارات امیرکبیر، تهران ، ص….

[۴] ـ کرایی ، نور محمد (۱۳۸۲). شاپورخوره ، انتشارات آرون ، تهران : ص۴۲۵

[۵] ـ گرمارودی،میرزافتاح خان(۱۳۷۰). سفرنامه ممسنی. انتشارات مستوفی ،تهران ،ص ۱۴۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا