از « سلمان ستیزیِ » جاهلانه در مدینه تا « تندیسِ سلمان سوزیِ » عامدانه در کازرون
به گزارش چنارنیوز، ایران در مسیر تاریخ چند هزار ساله ی خود ، فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته و با حاکمان و ادیان متعددی هم مواجه گردیده که عده ای ، ظالم و خون ریز و بعضی هم عادل و با تدبیر بوده اند . هم زمان با بعثت نبی گرامی محمد ص ، ایرانیان علاوه بر این که از مذهبی با پایه های اعتقادی ویژه برخوردار بودند ، همچنین حاکمانی سخت گیر و غیرهمسو با عامه ی مردم در نقاط مختلف ، به حکومت رانی اشتغال داشته اند . در این میان ، مردی فرهیخته ، عالم به فنون رزم و جنگ آوری ، مطلع از دانش های زمانه و از خانواده ای اصیل و نجیب ایرانی به نام « روزبه » ، پس از پیمودن مسیری دشوار و طولانی ، که حتی در مقطعی به بردگی هم کشیده می شود ، نهایتا در مکه و یا مدینه به خدمت رسول اله شرف یاب و علاوه بر تغییر نام به « سلمان » ، به دلیلِ پاکی ، صداقت ، اصالت و وجاهت ، توفیق اتصال به منبع ولایت ، رسالت و امامت را کسب نموده و طی ۳۶ سال عمر با برکت در سایه سار پیامبر رحمت ، به بالاترین درجه ی انسانیت و روحانیت نایل می شود . در همین رابطه و با توجه به لزوم شناخت این عالم ، عارف و صحابی بزرگ و معرفی خصوصیات و اندیشه های ایشان و عللِ دشمنی های جاهلانه ی تعدادی از ستیزه گران مدینه با وی و اقدام عامدانه فرد یا افرادی در سوزاندن تندیس بی جان ایشان در کازرون ، موارد زیر مورد اشاره قرار میگیرند .
۱- بعضی از « غافلان تاریخ ندان » و البته « عاملان ! تاریخ دان » مشکلات امروزین جامعه ایران را ، به حرکتِ رهبران ، علمای اسلام و مبلغین دینی و حوزوی در مسیر مستقیم سلمان و تاکید آنان بر اندیشه ها و روش های آن فرهیخته ی کم مثال تلقی می کنند و حتی قلیلی از « کم دانان علمی » بخشی از مشکلات اقتصادی فعلی را به پیروی از اندیشه های این گوهر ایرانی اسلامی می دانند ! در حالی که واقعا مشکل امروز ما بیش تر به این دلیل است که عده ای مدیران وابسته به فرهنگ ضد سلمانی بخشی از مراکز اصلیِ قدرت را اشغال نموده و بی اعتقادی آن ها به راه ، روش و منش سلمانیان ، بعضا موجب ایجاد فاصله بین مردم و دولت مردان گردیده است .
۲- سلمان پاک ، الگویی تمام عیار از تقوای عملی ، زهد ، دفاع از اعتقادات نبوی ، علوی و فاطمی و نمونه ای کامل از حاکم ایرانی و اسلامی و یاری وفادار ، جان فدا و حافظ اسرار و رمز و رازهای رسول اعظم (ص) و امام عارفان علی (ع )و مدافعی « همه گاهی » و « همه جایی » برای اولادِ اهل بیت ، به ویژه خانه ی کوچک زهرا (س ) در هنگامه ی تنهایی همسرِ آن دردانه ی خلقت ، و شاهدی صادق از تحولات آغازین روزهای نزول قرآن و نهایتا افتخاری همیشگی برای ایران ، ایرانیان و کازرونیان در همه ی تاریخ بوده ، هست و خواهد بود .
۳- جایگاه سلمان در خاندان نبوت ، و شخص نبیِّ مکرم ، بین اصحاب ، تازه مسلمانان ، بزرگان و علمای اسلام ، اعم از شیعه ، سُنی و دیگر فِرَقِ اسلامی ، چنان برجسته است که هیچ قدرت رسانه ای و تبلیغی امکان ایجاد خدشه در چهره ی نورانی و بزرگش را نخواهد داشت در عین حال به دلیل دفاع جانانه و شجاعانه ی این فقیه و عارف بزرگ ایرانی از « ولایت » و ترس دشمن از تبدیلِ ایشان به الگویی عملی برای نسل فعلی و آینده ی شیعیان و دیگر فرقه های مسلمانان ، طی سال های گذشته اقدامات منافقانه و رذیلانه ای برای رو در رو قرار دادن ایرانیان با این ایرانی زاده ی اصیل و نجیب صورت گرفته و با کمال تاسف عده ای از اصحاب بی بصیرت و پادوهای خط فکری معاندین و منافقین نیز آنان را در این مسیر ، مورد مساعدت قرار می دهند .
۴- ارتباط نزدیک سلمان با رسول رحمت و تصریح حضرت بر فضل و کمالات ایشان در دنیا و آخرت و همچنین بشارت بر انتظار بهشت برای داخل شدن این صحابه ی غیر عرب و .. موجب حسادت و در نتیجه ستیزه جویی چند دسته از اهالی مدینه گردید:
۴/۱- کسانی که بر اساس عصبیت قومی ، عرب را بر عجم ترجیح می دادند و همواره به رسول اله در خصوص آموزشِ اسرارِ خلقت به سلمان و … اعتراض می کردند .
۴/۲- افرادی که از ولایت مداری و دفاع سلمان از اهل البیت (ع )، به ویژه علی (ع) ، بیمناک بودند و ایشان را مانعی برای اجرای نقشه های خود می دانستند .
۴/۳- مامورین نفوذی و منافقین وابسته به سازمان پنهان یهودیان و مسیحیان صهیونیستی که خود را برای انحراف بزرگ پس از نبود رسول اله آماده کرده بودند و طبیعی بود با وجود سلمان این توطئه نقش بر آب می شد .
۵- پس از رحلت پیغمبر اکرم (ص) و آغاز مظلومیت علی (ع) و روزهای سخت شیعیان راستین و ماجرای غصب خلافت و تهاجم به خانه ی زهرای اطهر ، سلمان به عنوان یکی از ارکان اربعه شیعه به حمایت تمام و کمال از خاندان رسالت پرداخت و بعد از حمله ی اعراب به ایران نیز ، مسئولیت تبلیغ و دعوتِ « نرم افزارانه » از ایرانیان به طرف اسلام راستین را بر عهده گرفت و در خلال سال ها استانداری مدائن [ پایتخت ایران ] ، برای همیشه ی تاریخ ،،ایرانیان را به مدافعانی تمام عیار برای خاندان نبوت تبدیل نمود .
۶- طی سال های گذشته ته مانده های تفکرات جاهلی با هدایت عوامل جدیدِ وابسته به سازمان های جاسوسیِ وهابی و یهودی ، تلاش های زیادی برای پاشیدن گرد ابهام بر چهره ی تابناک سلمان و ایجاد تقابل بین ، به اصطلاح ، وطن پرستان و سلمان گرایان ایرانی را آغاز و در همین راستا علاوه بر تاریخ سازی های جعلی ، همچنین با استفاده از اساتید منحرف الفکر در بعضی از مراکز علمی و دانشگاهی ، ذهنیت های منفی و خیال بافی های دست سازشان را به ذهنِ بخشی از دانش جویان و نسل فعلی ، منتقل و تلاش نموده تا مشکلات اقتصادی موجود در کشور را نیز به گردنِ وابستگیِ رهبرانِ جامعه ی اسلامی ، به تفکر و اندیشه های سلمان محمدی بیندازند .
۷- پس از تاسیس داعش و اجرای عملی برنامه ی نفوذ عوامل داعشی به کشورهای موسوم به محور مقاومت و تلاش برای انهدام و سوزاندن تمامی مساجد ، حسینیه ها ، زیارت گاه های شیعیان و محو هر گونه آثار هویتیِ منسوبانِ شیعی در کشورهای هدف ، اقداماتی نیز برای تخریب آرامگاه سلمان در مدائن صورت گرفت که البته به دلیل حضور به موقعِ حیدریون ، زینبیون و فاطمیون و دیگر مدافعان حریمِ حرم ، این طرح به شکست انجامید.
۸- هم زمان با طراحی ها و تبلیغات وسیع منافقین و عوامل داخلی برای اجرای اغتشاش در ایران ، و درست در تاریخی که حامیان داعش دستورِ تخریب اموال عمومی را صادر کرده بودند ! ، سحرگاه دوازدهم مردادماه نود و هفت ، ناگهان فرد یا افرادی اقدام به سوزاندن مجسمه ی فلزی سلمان کازرونی در یکی از میادین ورودی شهرستانِ آبا و اجدادی این صحابی بزرگ نموده و جالب است که این خبر بلافاصله توسط همان منابع و مراکزِ منافقین ، در سطحی وسیع پوشش داده می شود . در همین رابطه نکات زیر متذکر می شود :
۸/۱- علی رغم برخورداری سلمان از نژاد ایرانی و مشخص بودن اصالت خانوادگی وی به فارس ، و به روایتی تولد ایشان در منطقه ی تمدنی کازرون ، متاسفانه اما قبل و بعد از انقلاب آن چنان که باید ، در شناسایی شخصیت و جایگاه بالای این فقیه منتسب به خاندان رسالت و امامت اقدام نگردیده است .
۸/۲- اگر چه سوزاندن تندیسی بی روح ، آن هم در منطقه ای غیر حفاظت شده و خارج از شهر ، بیش از آن که عملیاتی متهورانه باشد ، اقدامی بزدلانه ، کینه جویانه و ناشی از ضعف و ترس مرتکبینِ « داعش مدار » تلقی می شود لکن آن چه مایه ی تعجب و البته تاسف شدید اهالی « ولایت مدار » و « اهل البیت دوستِ » کازرون گردیده همانا اظهارات و موضع گیری های بی پایه یِ تعدادی از مدعیان علمی و مطالب منتشره توسط آنان در گروه های مجازی و سایت های خبری ، مبنی بر بی تعلقی اکثریت مردم و جوانان کازرون به آن هویت دهنده ی افتخار آفرین ایرانی و جهانی و ادعای بدون دلیلِ ترجیحِ هویتیِ مخروبه یِ کاروان سراها و چشمه های آب های خشکیده ، بر هویت سلمان محمدی و نهایتا تلاش برای ایجاد ارتباط بین این عمل داعشی گونه با سرخورده بودن مردم از دین اسلام ، علما ، انقلاب و .. بوده است !؟.
سخن پایانی :
در هر حال گر چه انتظار از دستگاه های متولی نظم ، امنیت و مسئولین فضاهای شهری و نمادهای هویتی ملی و اسلامی ، حفاظت و مراقبت از تندیس ها و صدها مرکز تاریخی و تمدنی موجود در شهرستان کازرون بوده و طبیعی است در اولین فرصت ممکن ضمن شناسایی و برخوردِ قانونی با مرتکبین ، دست های پشتِ پرده و آلوده و انگیزه های آنان را افشا خواهند نمود ، در عین حال شایسته است نسبت به ادعاهای صورت گرفته در ایجاد ارتباط بین انگیزه ی سوزندِگان تندیس با رفتارهای روحانیون ، امامان جمعه و جماعات و چگونگی کشف ارتباط مذکور ! و .. دقت و تامل بیش تری به عمل آورده و تحقیقِ افزون تری مبذول فرمایند .
امان اله دهقان فرد